مردان سرپرست زنانند
"الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ"
پدر، قانونگذار است و مادر، مجری. اما متأسفانه برای بسیاری از مادران، اطاعت از همسر و پذیرش چارچوبهای او در زندگی، هنوز جا نیفتاده و هنوز برایشان پذیرفتنی نیست که باید به عنوان یک همسر، حامی حقوق شوهر باشند. اعتراض میکنند که: چرا چنین است؟! یا: مگر او کیست؟!
آنان فکر میکنند اینکه خدا فرموده: (الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ: مردان سرپرست زنانند)تبعیض قائل شده است! حال آنکه خداوند با این اصل، تعدیل قائل شده، نه تبعیض؛ تا از این طریق، هم زن و هم مرد بتوانند به کمال برسند و در رتبهی خود، مظهر کمالات حقتعالی شوند. پس اگر یک مادر، جایگاه قوّامیت پدر را نادیده بگیرد، چارچوبهای او را بشکند و ریشهی تبعیت از خدا را در اطاعت از همسر، رها کند، دیگر نباید توقع داشته باشد که فرزندش، به چارچوبهای خانه، مدرسه و از همه مهمتر، چارچوبهای خدا تن دهد؛ چون او، چارچوبشکنی را از خود مادر یاد گرفته است.
در واقع خداوند مقرّر کرده که مرد، مدیر و مدبر و قوّام بر زن باشد و مسئولیت انجام بسیاری از امور او را بر عهده گیرد. چرا؟ چون مسیر کمال مرد، حکم راندن است و مسیر کمال زن، اطاعت از مرد؛ ضمن اینکه زن به دلیل غلبهی اسماء جمال در وجودش، زمینهی مساعدتری برای ظهور کمالات الهی دارد و شایسته نیست که با سختیهای اجتماعی و کشمکشهای اقتصادی مشغول شود... .
اما تفاوت زن و مرد چیست؟
زن و مرد، هر دو به عنوان یک انسان، مظهر تمام اسماء خداوند هستند و استعداد وجودشان، ظهور این اسماء است. اسماء الهی، به دو دستهی اسماء جلال و اسماء جمال تقسیم میشوند؛ به گونهای که تمامی اسماء، تحت مجموعهی آنها قرار میگیرند. اسمائی همچون قدرت، عزت و عظمت، از اسماء جلال، و اسمائی همچون رحمت، رأفت، لطافت و عطوفت، از اسماء جمال هستند.
بنابراین اگر چه هم در زن و هم در مرد، صفات جمال و جلال وجود دارد و همراهی این دو دسته صفات، لازمهی حرکت صعودی انسان است، اما در زن، جمال ظهور دارد و جلال در بطن است و در مرد، جمال باطن است و جلال ظهور دارد. یعنی زن، بیشتر محبت، عطوفت، مهربانی، زیبایی، گذشت، ایثار و... را دارد و قدرت، صلابت، ابهت و... در او کمرنگ است؛ و مرد، بر خلاف این است. اما این بدان معنی نیست که زن نمیتواند جلال کند یا مرد نمیتواند صفات جمالی را بروز دهد؛ بلکه منظور، غلبهی صفات است.
در حقیقت، رمز ازدواج، این است که با پیوند زن و مرد، زن با جمال خود، مرد را کامل کند و مرد با جلال خود، زن را؛ یعنی هر کدام، نیمهی مخفی در طرف دیگر را کامل کنند و هر دو در کنار هم به وحدت برسند. حال، بنا به اختیاری که انسان دارد، اگر مرد جمال را ظهور دهد و جلال را مخفی کند و زن، جلال را آشکار نموده، جمال خویش را مخفی سازد، هیچ کدام به کمال و آرامش نخواهند رسید و از زندگی، لذت نخواهند برد.
منبع: جمال مستور، فاطمه میرزایی(لطفیآذر)
http://saehat.net